۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه

طرشت 3، همبرتخم مرغ، مکدونالد و تاریخچه دیجیتال


نشسته بودم داشتم به موسیقی پاپ گوش می‌دادم و اصلا نمی‌دونم چی شد که ناگهان یاد خوابگاه طرشت 3 و ساندویچ‌هایی افتادم که از بوفه  خوابگاه می‌خریدیم. در اون سالها بوفه خوابگاه رو یه آقای آذری می‌گردوند به نام علی آقا معروف به علی ده‌یوز که اشاره به زبان ترکی علی آقا داشت و برخی بر همین وزن و بنا بر عادت جمعهای پسرانه ناسزایی برای علی آقا ساخته بودند.
این علی آقا یک برادر جوان داشت که وقتی پشت دخل می‌ایستاد، همه محاسبات رو با ذهنش و به سرعت انجام می‌داد. در زمان بیکاری کتاب می‌خواند. مثلا کتابهای کافکا و کامو.
در بوفه خوابگاه مردی میانسال به عنوان کارگر علی آقا ساندویچ‌ها را درست می‌کرد. او که با دانشجویان همواره بداخم و بداخلاق برخورد می‌کرد از طرف دانشجویان مک‌دونالد لقب گرفته بود. این لقب تضاد موقعیتی که او در واقعیت (ساندویچ‌زن خوابگاه طرشت 3) داشت  و موقعیتی که به گمان دانشجویان حق خود می‌دانست (مدیر برند مشهور ساندویچ آمریکایی) را به طنز یادآوری می‌نمود.
القصه هر چه در اینترنت گشتم اثری از عکسی یا نوشته‌ای در ارتباط با آن دوره و آدمهای یاد شده پیدا نکردم و به این فکر کردم که از نسلهایی از دانشجویان بوده‌ایم که ناپدید شده‌ایم و مانند ذرات غبار در عالم امکان پرکنده گشته‌ایم. تنبلی در مورد من و مشکلات یا عوامل دیگر برای دیگران مانعی از شکل‌گیری تاریخچه دیجیتال ما شده است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
من هم می شناختم ادم های خوبی بودن.